سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرفهای یک مسافر
 
قالب وبلاگ

الهی!

غرق بدمستی دنیا شده ام دستم از آستانت کوتاه است و دلم از عنایتت پر امید!

الهی!

روسیاهی شرمگینم، وجودم غرق دنیاست. حتی نگاهم به دیگران. حتی نگاهم، کلامم و قلبم غرق دنیاست.

خدایا! اکنون که سرانگشتانم از پستی بیرون است مرا دریاب.

خدایا! دیر بجنبی از دست رفته ام و آب که از سر بگذرد چه یک وجب چه...

سینه ام تنگ است. دلم سنگین است. بیتابم. من اینها را دوست دارم به شرط اینکه برای تو باشد.

مرا دریاب.


[ شنبه 92/9/9 ] [ 2:48 عصر ] [ همسفر ] [ نظر ]

چه بوی خوبی دارد "سیب سرخ عشق"

با تمام وجودم از لطافت و ظرافت وجودش لبریز می شوم.

دلم پر است از گناه و معصیت! بوی خوش حرمت چه زلال و با صفا دلم را می روبد.

همه تلاش میکنند دستشان به ضریح برسد اما من چشمانم را به ضریح زیبایت گره زده ام. من دل! بردار نیستم، دیریست در آرزوی زیارت به هر دری می زنم و حالا...

چشم میگردانم، به عشاقت... نعوذبالله اینجا نباید حسادت کرد اما من غبطه می خورم. دختری جوان که با عشق زیارت وارث میخواند، پیر زنی عاشق که اگر بغض مجالش دهد قربان صدقه ات می رود. کسانی که شفای بیمار و... بهانه ای شده است تا با تو عشق بازی کنند. 

خجالت می کشم سرم را پایین می اندازم. به سرم می زند خودشیرینی کنم!

قرآنها و کتابهای دعا و مهرها نا مرتب و بهم ریخته اند دلم میسوزد اگر ایران بود خدام با وفا نمی گذاشتند ذره ای بهم ریختگی ببینی.

شروع می کنم به جمع کردن و مرتب کردن. دستم که گرم میشود اشکم هم سرازیر می شود، دلم هم می شکند.

حال و هوایی دارد خادم حسین بودن...


[ جمعه 92/9/8 ] [ 2:31 عصر ] [ همسفر ] [ نظر ]

الهی!

دلم تو را میخواهد.

دلم برای نوای زیبایت که از حنجره پر از گناه خودم در می آید تنگ شده.

دلم برای ناز کردنها و ناز کشیدنهایت تنگ شده.

دلم یک دل سیر "العفو" می خواهد.

یک خلوت حسابی

اتاقک طبقه دوم خانه بابا. آرامش و سکوتش. معنویتی که فضایش را پر کرده و میتواند ساعتها دل خسته ام را پناه دهد.

استغفرالله! گاهی فکر می کنم: تو نمی فهمی من چه می گویم!

آخر تو که خدا نداری...


[ پنج شنبه 92/9/7 ] [ 10:4 عصر ] [ همسفر ] [ نظر ]

نمی دانم چیست این حسی که مرا وامیدارد از خواب صبحگاهی که لذت فراوان دارد بگذرم و به شما سلام دهم!

هرچه هست ریباست. دوستش دارم. و هر صبح آرزو میکنم پایدارتر شود و محکم تر از گذشته.

کاش تمام لحظاتم به یادتان بگذرد!

چه شیرین است ضرب آهنگ زیبای نامتان!

من معتقدم تمام موجودات این ضرب آهنگ را از بدو تولدشان می شناسند.

من معتقدم حتی طفل شیرخوار من طنین دلنشین نامتان را از تمام موسیقی های زیبا باز می شناسد.

وجودم سراسر عشق میشود و مستی با بردن نام زیبایتان یاحسین


[ دوشنبه 92/9/4 ] [ 5:48 صبح ] [ همسفر ] [ نظر ]

خدایا من از همه فعالیت هام زدم. از همه چیزم گذشتم. از همه چیزایی که بعضی زنها آرزوشونو دارن.

من از موقعیت اجتماعی خوبی که برام پیش اومده بود گذشتم. از اینکه دستم تو جیب خودم باشه و کمک خرج زندگیم باشم گذشتم. از اینکه پیشرفتهای ظاهری کنم و همه بگن آفرین فلان جا کار میکنی و از خیلی چیزا که فقط من و تو ازش خبر داریم.

خدایا به امید این از همه چی گذشتم که یه روزی که انشاءالله دخترم بزرگ شد و فرد مفیدی برای دم و دستگاه مولام شد آقام شاید یه دعایی در حقم بکنن شاید تو به دعای ایشون یه عنایتی کنی و از در خودت ردم نکنی.

بعد اینهمه مقدمه میشه یه نگاه کوچولو به دلم بکنی عاشقت بشم؟

میشه دیوونت بشم و بسوزم از عشقت؟

دلتنگ عاشقی ام خدایا...


[ جمعه 92/9/1 ] [ 6:50 عصر ] [ همسفر ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ